فرآیند کسب و کار می تواند شامل پردازش سفارش یک مشتری تا باز کردن حسابی جدید، یا راه انداختن کارمندی جدید باشد. این فرآیند، مجموعه ای از اقدامات روزمره ای است که برای رسیدن به هدفی مطلوب انجام می شوند.
به طور خلاصه مدیریت فرآیند کسب و کار یا BPM (Business Process Management )رویکردی برای شناسایی، طراحی، اجرا، مستندسازی، پایش و کنترل فرآیندهای سازمان می باشد.
مدیریت فرایند کسب و کار حاکمیتی را در سازمان، برای افزایش چابکی و
کارایی، فراهم می آورد و به سازمان اجازه می دهد تا بتواند عملیات سازمان
را با اهداف راهبردی، هم راستا نماید. با بکارگیری یک «سیستم مدیریت فرایند
کسب و کار » سازمان قابلیت پیدا می کند در «هر زمان ، هر تغییری » را
ایجاد نماید و این زمینه ساز پیشرفت مستمر می باشد. این سیستم مدیریتی شامل
مفاهیم، متدها، تکنیکها برای طراحی، نظارت، پیکربندی، اجرا و آنالیز
فرایندهای تجاری است.
هدف BPM را میتوان طراحی،
اجرا و بهبود فعالیت های بین واحد های سازمانی دانست که در آن اشخاص،
سیستم های اطلاعاتی و افراد به هم پیوند می خورند. همچنین به لحاظ راهبردی BPM را
می توان برای مدیریت و بهبود عملکرد یک کسب و کار، از طریق بهینه سازی
مداوم فرآیندهای کسب و کار در یک چرخه از مدل سازی، اجرا و اندازه گیری
دانست.
از مزایای مدیرت فرایند کسب و کار می توان به موارد زیر اشاره کرد .
-1 امکان شناسایی و اصلاح فرآیندها
-2بهبود فرآیندهای ارتباطی و شناسایی گلوگاه ها
-3یکپارچه سازی فرآیندها و خدمات
-4تهیه گزارش ها و تحلیل های اجرایی و مدیریتی
-5اجرای اتوماتیک وظایف تا حد امکان
-6توانایی بهره گیری از Best Practice ها
-7هشدارها و واکنش های اتوماتیک (Triggers)
-8کاهش زمان ارائه محصولات یا خدمات جدید
-9افزایش رضایت مشتری
-10تسریع هماهنگی میان قوانین و محیط کاری
-11 کمک به توسعه برنامه های کاربردی در سازمان با استفاده از ابزارهای گرافیکی و ایجاد Workflow
-12 کاهش هزینه های مربوط به توسعه برنامه های کاربردی در سازمان
-13 کنترل و پایش کارایی کسب و کار
سازمانها به منظور ارتقاء کارایی مرکز عملیاتی فعالیت های خود از سیستمهای BPM استفاده می کنند به عبارت دیگر می توان گفت مدیریت فرآیند کسب و کار
تبادلات میان سیستمها ، فرایندهای تجاری و تبادلات انسانی را تعدیل می
نماید. نتایج مورد انتظار شامل صرفه جویی اقتصادی توسط خودکار سازی مسیر
فرایندها و وظایف کارمندان ، دوری جستن از فعالیتهای بی ارزش ، اضافه نمودن
فعالیتهایی از قبیل مسیریابی تصمیمات ، انتقال داده ها یا فرمها و فراهم
آوری امکاناتی برای کاربران فراخور لیست وظایف است . با یکپارچگی تنگاتنگ
تعرف فرایندها و تقاضاهای تضمین شده ، تغییر در تعاریف می تواند بطور مجازی
و باسرعت بالا مراوده و گسترش یابد .
مشتریان
بسرعت قادرند تا محصولات و اطلاعات مورد نظر را دریافت کنند و نتیجه آن
ارتقاء سطح رضایت مشتریان است و معنای آن سود بیشتر شرکت است.
فعالیتهای مربوط به BPM را می توان در شش گروه دسته بندی کرد: چشمانداز، طراحی، مدلسازی، اجرا، نظارت و بهینهسازی.
فعالیتها پیرامون یک چشمانداز استراتژیک و اهداف سازمان طراحی میشوند و
هر فعالیت با لیستی از فرآیندها همراه است، هریک از این فعالیتها یک مدیر
دارد که مسئول به سرانجام رساندن مجموعهای از فرآیندهاست و هر فرآیند
نیز خود از وظایفی تشکیل شده که باید مطابق با برنامه اجرا و گزارش داده
شوند. مجموعهای از فرآیندها باعث موفقیت در یک تابع می شوند و مجموعهای از توابع برای دستیابی به اهداف سازمانی لازم است.